نتایج جستجو برای عبارت :

کرشمه ی خسروانی

کرشمه ی خسروانی: عاشقانه ای پیچیده ولی جذاب
 
کرشمه ی خسروانی : سیدمهدی شجاعی
معرفی:
داستان از آنجا شروع می شود که مردی با همسرش برای تفریح کنار رودخانه ای می روند و زن به خیال اینکه آنجا کسی نیست شالش را برمیدارد. اتفاقا مردی که آنجا پنهان شده بود آن زن را می بیند و یک دل نه صد دل…این داستان پیچیده و زیبا را با خواندن کتاب پی بگیرید.
بریده کتاب:
رفته بودم که به آهو کمند بیندازم که به کمند آهو درآمد. آهوی زنده می خواستم که از قهاری احمقانه، صید آ
بنال بلبل اگر با منت سر یاریست
که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاریست
در آن زمین که نسیمی وزد ز طره دوست
چه جای دم زدن نافه‌های تاتاریست
بیار باده که رنگین کنیم جامه زرق
که مست جام غروریم و نام هشیاریست
خیال زلف تو پختن نه کار هر خامیست
که زیر سلسله رفتن طریق عیاریست
لطیفه‌ایست نهانی که عشق از او خیزد
که نام آن نه لب لعل و خط زنگاریست
جمال شخص نه چشم است و زلف و عارض و خال
هزار نکته در این کار و بار دلداریست
قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
قبای اطلس آ
بسم الله الرحمن الرحیم./
هشتمین کتاب سال ۹۸ ، خیلی سریع خونده شد ! علی رغم اینکه اولین کتابی بود که به سبک نمایشنامه میخوندم ، هنوزم باورم نمیشه ۱۸۰ صفحه رو دو ساعته تموم کردم هیچوقت فک نمیکردم از خوندن نمایشنامه لذت ببرم اما حالا میتونم به جرات بگم که در نوع خودش بینظیر بود ... . کتاب کرشمه ی خسروانی درباره شهوت و مستی بی اندازه یزید لعنت الله علیه هست که همسر والی عراق رو جایی میبینه و شهوت کورش میکنه و میگه هر جور شده باید این زن رو به دست بیا
معشوق بودن به این سادگی ها هم نیست.
کمی جسارت میخواهد.
بی رحمی میخواهد.
حوصله هم یادمان نرود،همان نمک است برای غذا
کمی ناز و کرشمه میخواهد
هزار نکته ی باریکتر از مو میخواهد
به همین سادگی ها که نیست
از همه مهمتر یک یار موافق میخواهد...
- لفظی فصیح، شیرین / قدی بلند، چابکرویی لطیف، زیبا / چشمی خوش کشیده
یاقوت جان فزایش، از آب لطف زاده / شمشاد خوش‌خرامش، در ناز پروریده 
تا کی کشم عتیبت؟ از چشم دلفریبت؟ / روزی کرشمه ای کن، ای یار .‌‌...
* زیییییینگ
- خانوم شماره سه، بفرمایید
+ ورپریده؟
- صد امتیاز! :))

+رونوشت به سین در مسکو، من تو قانون بز کوهی شکست خوردم! شکستم مثل پتک به صورتم کوفته شده! درسته دو ساله با من حرف نزدی، ولی میتونی بیای شرط بردتو بگیری :))
خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بستگشاد کار من اندر کرشمه‌های تو بست
مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاندزمانه تا قصب نرگس قبای تو بست
ز کار ما و دل غنچه صد گره بگشودنسیم گل چو دل اندر پی هوای تو بست
مرا به بند تو دوران چرخ راضی کردولی چه سود که سررشته در رضای تو بست
چو نافه بر دل مسکین من گره مفکنکه عهد با سر زلف گره گشای تو بست
تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصالخطا نگر که دل امید در وفای تو بست
ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفتبه خنده گفت که حافظ برو که پ
تندیس بته جقه میناکاری شده ظاهر زیبا و شکیلی دارد که آن را برای انواع هدایای تبلیغاتی صنایع دستی مناسب می کند. تندیس بته جقه میناکاری طرح کرشمه با تلفیق هنر میناکاری و برش لیزر ساخته شده است. طرح سنتی تندیس میناکاری بته جقه با ظرافت های خاصی پیاده سازی شده. قیمت تندیس چوبی بته جقه ارزان و قابل تولید در تیراژهای بالا برای مراسم های مختلف یادبود و همایش های سازمانی است. میناکاری اصفهان هنر زیبای آتش و خاک است که توسط هنرمندان با ذوق اصفهانی
خونه بی تو خونه نیست. قهر کن؛ دل دارم که دلبریها و جفات رو بخرم و ببرم.
اصلا چه اهمیت داره حق با کی هست وقتی اهل یه خونه ایم و بلدیم همدیگه رو تاب بیاریم. من که خدا نیستم حق فقط با من باشه. حقی اگر هست با همه ی ماست. یکی کمتر یکی بیشتر. حق کوچک من تحقه ی درویشی آستان شما. من و خونه شما رو مشتاقیم. مقصود شمایی اقا. کعبه و بتخانه بهانه ست. بیا باز هم چای بخوریم...کلیدت باید باز هم در قفل بچرخه که خونه بعد از بارون گرم بشه. همه ی اجزای خونه دلتنگت هستن؛ ر
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

























param name="AutoStart" value="False">


دانلود باکیفیت
 
 
با انگشت همه نشون میدن منو
ماه پیشونی قلبمو خوب زدی بردیپاک این دل شده مست و خرابت
این دل نابو تو گول زدی بردیوقتشه دیوونه بشم به سیم آخر
صلاح کار کجا و منِ خراب کجا
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا
چو کحل بینش ما خاک آستان شماست
کجا رویم بفرما از این جناب کجا
مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
کجا همی‌روی ای دل بدین شتاب کجا
بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا
قرار و خواب
لفظی فصیح شیرین قدی بلند چابک رویی لطیف زیبا چشمی خوش کشیده...
یاقوت جان فزایش از آب لطف زاده شمشاد خوش خرامش در ناز پروریده...
تا کی کشم عتیبت از چشم دلفریبت روزی کرشمه‌ای کن ای یار برگزیده...
آن لعل دلکشش بین وان خنده دل آشوب وان رفتن خوشش بین وان گام آرمیده...
........................................

ادامه مطلب
گریه میکردم پای تلفن و میگفتم این همه بیگاری بده ، این همه بیخوابی، عین برده ها ازت کار بکشن، تهش هیچی... 
کلی هم فحش بد بد دادم و گفتم تف تو ریش فلانی و فلانی و فلانی  و فلان و دین و بند و بساطشون که تمام زندگیمون رو به باد دادن ... 
بهم قول داد که تا یه مدت خیلی کوتاهی وضع عوض میشه و دلم رو گرم کرد... 
الآن شنود نکرده باشن تلفن رو و  نیان بگیرنم ببرنم اوین صلوااات ... :)) 
بعدشم که آروم شدم رفتم و گوشه ی کرشمه رو با سه تارم تونستم خوب بزنم...
میگه : 
جانم
  
 
شهر خالی می شود...
کوچه ها یخ می زنند...
ِاردیبهشت ... می رود...
اما طعم شیرین کرشمه اش؛
می کُشد نفس تنگ زمین را...هلاک می کند ظلمت کده ی این مسافر  غریب  را....خیابان هایش پر می شود از
  بغض ِسرگردانی...
شهرهایش لبریز می شود از تنهایی...
چشم انتظار می ماند....این بیمار محتضر تا آبان در لا به لای ذهن پر آشوبش از راه برسد
تا آذر دوباره با ناز خود را برساند....تا سرشار وسرمست  گلهای داوودی از جنس اهورای اش شود.....وجرعه نوشِ شرابِ ناب. رنگ هایش ...
تا اعجازش
سه گام بیش نمانده که یلدا به تاراج برود ..این همه طنازی از کف هستی برود ..هر که یار ودلبر برگزید خوشش باد وآنکه این کار نتوانست در انکار بماند قلب بی یار به چه امیدی در استقبال یلدا میگذرد ....غم را رها کن ..تنهایی را جا بگذار ...جامه ی بی وفایی و ناامیدی را بدر ...برای خویشتن مهری نو فراهم نما...روزگار در انتظار لیلی ومجنونی تازه هست تا نوای عاشقانه شان را در شام های زمستانی نجوا کند...مجنون من لیلی ات در سراپرده ی انارهای سرخ و آتشیندر کرشمه های قه
بیچاره پاییز ...
دستش نمک ندارد...
این همه باران به آدم ها میبخشد، اما همین آدم ها تهمت ناروای خزان را به او میزنند.
خودمانیم ...
تقصیر خودش است ؛
بلد نیست مثل " بهار" خودگیر باشد
تا شب عیدی زیر لفظی بگیرد و
با هزار ناز و کرشمه سال تحویلی را هدیه دهد ...
سیاست " تابستان " را هم ندارد
که در ظاهر با آدم ها گرم و صمیمی باشد
ولی از پشت خنجری سوزناک بزند
بیچاره .....
خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت
نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت
به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد
فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت
شراب خورده و خوی کرده می‌روی به چمن
که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت
به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم
چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت
بنفشه طره مفتول خود گره می‌زد
صبا حکایت زلف تو در میان انداخت
ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم
سمن به دست صبا
منتخبی از نام های دخترانه زیبا با حرف پ
اسامی دخترانه زیبا با حرف پ
❤️ اسم دخترانه پارسی با حرف پ پیشنهاد شده توسط بلاگ اسم شیک
✔️ اسم پارمیس پرمیس، نام دختر بردیا و نوه کوروش بزرگ پادشاه هخامنشی، به معنی بانوی دانشمند یا بانوی پرمهر
✔️ اسم پارمیننام همسر داریوش پادشاه هخامنشی
✔️ اسم پانیا محافظ نگهدارنده
✔️ اسم پانتینام همسر آریاسب از سرداران کوروش پادشاه هخامنشی
✔️ اسم پرمیس پارمیس، نام دختر بردیا ونوه کوروش کبیر
✔️ اسم پرنسا ما
تازه واردم در بیان ولی نه در وب نویسی. از سال ۸۷ شروع کردم با وبی در بلاگفا و در عرصه ی ریاضی که رخدادهای مدرسه امان را ثبت میکردیم با جمعی از همکاران. در کنارش وب شخصی ام را به راه انداختم تا سال ۹۴ که سرور بلاگفا دچار مشکل شد و پستهای چند ساله ام را گرفت و پس نداد با حالتی قهر به بلاگ اسکای مهاجرت کردم و ۴ سالی هم در بلاگ اسکای قلم زدم. از همه چیز. مادرانه هایم که شیطنتهای وروجکهایم را روایت میکرد. داستان پاییزان که راوی عشق نافرجام بود. داستا
۵۰- نسیم وصال خدا چوصورت ابروی دلگشای توبست   گشادکارمن اندر کرشمه های تو بست مرا ومرغ چمن را از دل ببرد آرام       زمانه تاقصب نرگس و قبای توبست زکار ما و دل عنچه بس گره بگشود   نسیم گل چودل اندر پی هواتو بست مرابه بند تو دوران چرخ راضی کرد … نسیم وصال – خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست – غزل ۳۲
منبع : فالگیر
زمین جلوه ای از چهره آسمانی توست
چشمه و رود شمه ای از لعل لبان توست
کمی کرشمه و ناز کن ای حوری آسمانی
دلم در آرزوی رقص چون غزال توست
آن دو چشم سبز زیبای تو قاتلان من اند
کمی نگاه کن مرا دل اسیر نگاه توست
از آن لبان سرخ زیبای جادوگر و لطیف
بوسه ای بده، لبم جستجوگر لبان توست
جامه باز کن بخوان مرا به مهر و عشق
سینه در حسرت آغوش مهربان توست
عاشقانه به ناز بخوان مرا و جانم بگیر
جرعه آب ذبح من بوسه لبان توست
و اما ادامه داستان...
در پست قبلی به خاستگاری رفتیمو کلی راه پیمودیم و شرق و غرب کشور را یکی کردیمو کلی گره زدیم تا من به او برسم، از همان اوایل با ناز و کرشمه هایش دلم را برد به دنیای عاشق پیشگی...یادم می آید چه زیبا میخندید....دوست داشتم تنها او را ببینم! برایم بس بود کافی بود حد نهایت بود 
فقط میخواستم در کنارش باشم میخواستم عطر تنش را حس کنم.... از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان وقتی مرا در آغوش گرمش میگرفت زمان از حرکت می ایستاد هر چند در تمام لح
به نام خالق بی‌همتا
# مجالس+
# دیوارنوشت
ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به‌غمزه مسئله‌آموز صد مدرس شد
به بوی او دل بیمار عاشقان چو صیاد
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
به صدر مصطبه‌ام می‌نشاند اکنون دوست
گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
طرب‌سرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
لب از ترشح می پاک کن برای خدا
که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
کرشمه تو شرابی به عارفان پی
گنجشکه نشسته رو شاخه درختی که تو حیاط شرکته، گردنش رو هی میچرخونه این طرف و اون طرف و نوکش رو فرو میکنه بین پرهاش، از پشت پنجره بهش میگم، انقدری پرنده شناسی حالیم نیست که بفهمم داری چیکار میکنی، اما چطوره که تو گردنت درد نمیگیره با این همه چرخش اما گردن من حتی بدون این چرخشها درد داره؟!
 
یه نگاه عاقل اندر سفیه میکنه و باز نوکش رو فرو میکنه بین پرهاش.
 
شاکی میشم و میگم اونجوری نگاهم نکن! خب جوابمو بده!
 
نوکشو با ناز و کرشمه از تو پرهاش در میار
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
 
ظهر، مغز آفتاب ننه پایش را در یک کفش کرده بود:« باید برویم سر زمین. مگه تو خون رعیت تو رگت نیست بی غیرت؟»
گفتم:«ننه تو رو خدا ول کن تو این گرما. آخه کی میره تو این گرما آلبالو بچینه؟ مگه دیوونه ایم؟ آفتاب پوست سر آدمو میتراشه!»
شروع کرد دور خانه راه برود و زیر لبش چیزی را زمزمه کند. دلش شکسته بود.
گفتم:«ننه چی داری میگی؟»
نشست روی سنگ حوض حیاط خانه و گفت:«پسر، آخه تو که نمیدونی من جوونیمو تو این علفزارها گذروندم. نمیدونی که من با دونه دونه این درخت
هر طرف که دل اشارت کردشان

می‌رود هر پنج حس ،دامن‌کشان (ناز و کرشمه)

دست و پا ، در امر دل اندر مَلا (ظاهر)

همچو اندر دست موسی آن عصا


دل بخواهد پا در آید زو به رقص

یا گریزد سوی افزونی ز نقص


دل بخواهد ،دست آید در حساب

با اصابع (انگشتان) تا نویسد او کتاب


دست در دست نهانی مانده است

او درون، تن را برون بنشانده است


گر بخواهد، بر عدُو ماری شود

ور بخواهد بر ولی یاری شود


ور بخواهد، کفچه‌ای( کفچه، قاشق) در خوردنی

ور بخواهد، همچو گرز دَه‌ مَنی


دل
یکی دو روز بیخبری کلافه ام کرده بود. تصمیمش را گرفته بود و رفته بود. استوری اینستاش را که دیدم دلم پر کشید.‌ با سه تارش قطعه ی " شب به گلستان تنها..."ی داریوش رفیعی را نواخته بود.‌ چند بار از اول تا آخر تماشایش کردم. این چه رفتنی بود آخر. کرشمه(سه تارم) را از بالای کمد پایین آوردم. گرد و غبار روی کاورش نشان میداد که ماهها سراغش نرفته ام. با دستمال مرطوب غبارش را زدودم و به آغوش کشیدمش. گوشی هایش را چرخاندم هنوز روان بود و با تیونر نصب روی گوشی کوکش ک
دانلود آهنگ جدید رستاک گوزنها
Download New Music Rastaak Gavaznha
آهنگ جدید رستاک بنام گوزنها
زخمی که داش آکل و کشت واسه ما زخمی آشناست ی عمره رد پای گرگ دور و بر سایه ی ماست
مردا رو گاهی با غزل با ی کرشمه میشه کشت گوزنا رو با گوله نه با آب چشمه میشه کشت
 
 
 
دانلود آهنگ با کیفیت 320
 
متن آهنگ گوزنها
 
آهنگ های رستاک
نــازم به سهی که لالـــــه پـوشد
بــــا عشوه کرشمه مـی فـروشد
 
دریابـــد از او خـــــواص مستی
مـــی گر ز نــــــگاه  وی بنوشد
 
بـــا مــــــوجِ ردیــفِ گیسوانش
نی نـالـــد وُ چنگ مــی خروشد
 
قانون وُ سه تار وُ شور شیرین
بـــا شیوه‌ی چشم او چـه کوشد
 
گلبرگ رخش  چــــو لالـــه بیند
حـــق دارد اگـــر ز دل بجــوشد
مسعود رضایی بیاره
همان اول که بعضی ها فهمیدند می خواهم در حمایت از ابراهیم این تیتر را انتخاب کنم از در نصیحت وارد شدند که بت و بتخانه، بت شکنی را در پی دارد و این گونه سخن گفتن شاید معنای تهدید برای تابوهای قدرت را به همراه داشته باشد، بد می شود برای ابراهیم برارپور و به حضرات بَر می خورد، شاید خوششان نیاید و ...
اما
ابراهیم آمده است که بت بشکند و آتشی که برایش به پا کنند گلستان خواهد شد به اذن الله.
به هر کس که می خواهد بر بخورد، به خودش یا دامادش یا خواهرزاده و س
 
رل موزیک » دانلود آهنگ جدید » دانلود آهنگ جدید امید حاجیلی دختر شیرازی
دانلود آهنگ جدید امید حاجیلی دختر شیرازی
 دانلود آهنگ جدید ، دانلود آهنگ های شاد
دانلود آهنگ جدید امید حاجیلی دخت شیرازی
دانلود ترانه جدید امید حاجیلی به نام دختر شیرازی با لینک مستقیم
Download New Music Omid Hajili | Dokhte Shirazi In Rellmusic
دانلود موزیک جدید و شاد شنیدنی امید حاجیلی به نام دخت شیرازی با پخش آنلاین و دو کیفیت دلخواه 128 و 320 همراه با متن آهنگ از سایت رل موزیک
پا به پای کرشمه ها
فتوکلیپ ماه من! از داوود خانی خلیفه‌محله در وبگاه آپارات گیلکان
ای فدای نوش‌خندوناز و قدّوقامتت               
ماه من! هلاکِ چشم‌های باوجاهتت!،                     
خواستم ببینمت ببویمت به‌میمنت                           
جرعه‌ای بنوشم از لبان پرحرارتت
سر به‌میل، روی شانه‌ام گذاری‌ و شوَم                       
 کِیْف‌کوکِ یک‌دم از کرشمه‌ی عنایتت
چون گذشته، وام‌دار لطف بی‌نهایتت                 
گرم از آفتابِ ظهر
روبه‌روی من نشسته‌ای:
روی میز کافه؛
فال‌فال
ماردودِ قهوه‌ات،
سویِ من خزیده می‌شود.
آهوانه و کرشمه‌ریز؛
دل که می‌بری،
پا می‌شوی‌وُ پشت می‌کنی‌وُ سنگ می‌شوی‌وُ می‌روی...  
شلمان؛ 18 مرداد 1398 خورشیدی- داوود خانی خلیفه‌محله(لنگرودی)
السلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان
سلام و وقت بخیر! حرفی ندارم جز تفال این هفته به دیوان حافظ شیرازی؛ بسم‌الله...
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

بسم‌الله الرحمن الرحیم
 
اگر چه عرض هنر پیش یار بی‌ادبی است
زبان خم
السلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان عجل‌الله فرجک
 
سلام
اگر آماده هستید و نیت کردید، بریم سراغ تفال این هفته
بسم‌الله...
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

بسم‌الله الرحمن الرحیم
 
ای قصه‌ی بهشت ز کویت حکایتی      
السلام علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان عجل‌الله فرجک
سلام و وقت بخیر
حرفی نیست جز تفال به دیوان حافظ شیرازی
بسم‌الله...
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.

بسم‌الله الرحمن الرحیم
 
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید  
وظی
 
با تو می‌زنم قدم به‌اشتیاق در حریمِ جویبار                      
می‌کَنم کنارِ آب، پونه‌ا‌ی‌ معطر و شکوفه‌دار
می‌گذارمش میان زلفِ تاب‌دارِ مشکی‌ات، وَ بَعد                 
خنده می‌کنی و می‌گذاری‌ام ببوسمَت هزاربار
مادیانِ تردماغ، غلت می‌خورد به‌روی خاک نرم               
اسب، مست و عاشقانه، شیهه‌می‌کشد کنارِ ‌سبزه‌زار            
می‌زند به‌روی شاخسار، بلبلی قصیده‌ی بهار                    
می‌کنی کرشمه، می
در کنار من نشست با دو چشمِ مست              
خنده‌ای که کرد، مهر او  به دل نشست
با کرشمه، دست توی دست من گذاشت           
بوسه‌ای که داد، عهد عاشقانه بست:
« عهد می‌کنم همیشه با تو باشم آه!           
می‌زنم کنار، هرچه سدّ راهم است»
 تا که، نرم و نرم و نرم و گرم و گرم و گرم     
مدتی گذشت، رشته‌ی وفا گسست
**
سال‌ها گذشته، می‌کشم بلند آه!                     
آهِ یادِ یار سال‌های دوردست
شلمان؛ 3 آبان 1398 خورشیدی- داوود خانی خلیفه‌محله
ترجیع بندی از خواجوی کرمانی با مقدمه ای از دکتر الهی قمشه ای:
سر آمدن از عالم قدس به این خاکدان تیره ، شوق دیدار دوست بوده است 
جان به بوی تو از خطیره قدس 
سوی این تیره خاکدان آمد 
و از این جا نیز چون عیسی به عزم دیدار او به سوی چرخ برین بال خواهد گشود . 
. همچو عیسی به عزم عالم جان 
رخ نهادیم سوی چرخ برین
. که همه اوست هر چه هست یقین 
جان و جانان و دلبر و دل و دین (عراقی )
که جهان صورتست و معنی دوست 
ور به معنی نظر کنی همه اوست (خواجو )
که یکی هست و هیچ
#شعر_مهدوی


                  دل شود امشب شکوفا در زمین
                  می زند لبخند شادی بر زمین
                  آسمان ِ دل تبسم می کند
                  روی ماهت را تجسم می کند
                  ای مسیح آل پیغمبر سلام
                  انتهای سوره ی کوثر سلام
                  ای کتاب راز های مرتضی
                  یادگار حضرت خیرالنسا
                  ای صفات تو صفات انبیا
                  حاصل جمع ِ تمام اولیا
                  ای قدم هایت صراط المستقیم
             
صبح‌های زود که به دفتر تشکل آرمان در دانشگاه می‌رفتم و حدود یک ساعتی وقت برای استراحت داشتم، در میان کتاب‌های قدیمی و خاک گرفته‌ی کتابخانه، کتابی را پیدا کردم به نام «بلند تا باران» که مجموعه شعری بود از هوشنگ جهانشاهی.
چند روز را صبح‌ها به خواندن اشعار این شاعر عزیز پرداختم و لذت بردم؛ راستش چند باری هم بند دلم پاره شد. در اینترنت اسم ایشان را جستوجو کردم ولی متاسفانه هیچ اطلاعات خاصی موجود نبود.
با توجه به اینکه این کتاب در دهه 70 چاپ ش
 
بد برداشتی های نگارشی
 
یکی از بزرگترین آسیب های گفتگوی نوشتاری، نبود وکمبود شفافیت  و انحراف  لحن برای خواندن و برداشت کردن است.
هر واژه ای یک پیام لحنی  خاص درخودش دارد و هویت واقعی خود را مشخص می کند.
شاخص های لحنی متفاوت ومعنا دار بسیاری در هر واژه ی نگارشی وجود دارد؛
لحن عتاب ، پرسش، تمجید ، کرشمه و ناز، شوخی ،جدی ،دقت ، تعجب، پرسش وبهت، نگرانی ،تردید ، تهدید ، خشونت ، طعنه و کنایه ، ترس و تشجیع و تحریک و...  در ساختار هر جمله ای وجود دار
 
بد برداشتی های نگارشی
 
یکی از بزرگترین آسیب های گفتگوی نوشتاری، نبود وکمبود شفافیت  و انحراف  لحن برای خواندن و برداشت کردن است.
هر واژه ای یک پیام لحنی  خاص درخودش دارد و هویت واقعی خود را مشخص می کند.
شاخص های لحنی متفاوت ومعنا دار بسیاری در هر واژه ی نگارشی وجود دارد؛
لحن عتاب ، پرسش، تمجید ، کرشمه و ناز، شوخی ،جدی ،دقت ، تعجب، پرسش وبهت، نگرانی ،تردید ، تهدید ، خشونت ، طعنه و کنایه ، ترس و تشجیع و تحریک و...  در ساختار هر جمله ای وجود دار
داوینچی در زمان خودش نوآور بوده
با این حساب فکر می‌کنم که خود خواهانست که من زنده ام به تفسیر دیگر معتقدم از حقی بهره‌مندم که از آن من نیست ، نشسته بودم و با هر چشم به صورت جداگانه یک انگشت را نگاه میکردم چه اختلاف نظری در خوده ، خودم دارم ! رفته رفته با سینه ستبر از صدای سکوت پا به آغازی این وادی گذاشتم ، تظاهر کاری بود که به دلیل ترس انجام دادم ، از همین رو با ظاهری فهمیده ، ناگریز به منازعه ندیدهایم رفتم ، گویا تمام این انرژی بابت فقر فهمم بو
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-درجهان سوم- دانشگاه هیچ هدف دقیقی ندارد نه زمینی ونه اسمانی – یک دکور است- وچون دکور است مثلا درس جغرافیا به هرنحوبود قابل بیان است به هراندازه واصلا روش نحقیق هم که سرامدباشد ندارد وبسیارسطحی است مگر دانشجوئی یک تشخیصی بدهد انهم درسطح کلی  وهیچ تاثیری درسیاست ندارد- دردانشگاه لندن یکسری تحقیقات درفلیپینشدهبود که استاد بهمنظور خاصی انرابیان کرد تاثیر جغرافیا ازبعد اب وهوا واقتصاد که چه میزان کمونی
با اشاره
به اینکه ساختار و سبک و سیاق کتاب پری‌دخت نامه نگاری است ، باید گفت ما آثار نامه
نگارانه را هم در ادبیات کلاسیک و فرهنگ خودمان و هم در ادبیات غرب داریم. نمونه‌های
آثار نامه نگارانه در غرب زیاد است و از نمونه‌های آن می‌توان به نامه پادشاه سومر
اشاره کرد که پیش از میلاد مسیح نوشته شد.
در خصوص کتاب پری‌دخت هم ،شرح نامه نگاری محمود و پری‌دخت
با همان نثر، لحن و لسان قاجاری است و برای اولین بار قائم مقام فراهانی این نوع نوشتار
را باب کر
جزیره زیبای کیش که جزو مهم ترین هدف های توریسم کشورمان است دارنده درختان بکر و قشنگ و کنار دریا مرجانی می‌باشد که مثل نگینی در جزیره مدام عجم میدرخشد . این جذابیت ها منجر شده‌است تا مردمان بدین جزیره مسافرت نمایند . درین بخش تنی چند از جاذبه ها و زیبایی های کیش مثل کشتی یونانی , کنار دریا مرجان , پارک آهوان , هور کیش , شهر زیرزمینی کاریز و مرکزها خرید کیش , که حتما بایستی از آنان مشاهده فرمائید را به شما معرفی می‌کنیم .کشتی یونانی : کشتی یونانی
دوره بیست و سه سال رسالت پیامبر شامل دو
فصل بود.
سیزده سال در مکه، دوران اول که مقدمه ای
برای فصل دوم بود. ده سال بعدی هم که دوران شالوده‌ریزی نظام اسلامی و بنای یک
الگو و نمونه ای از حاکمیت اسلام برای همه دوران‌های تاریخ و همه مکان‌ها و انسان‌هاست.

 
با نگاه به سیره پیامبر (1)در دوران ده
ساله‌ی مدینه، به شناختِ شاخص‌هایی دست می‌یابیم که بر اساس آن می‌توانیم خود،
نظام‌ها و انسان‌ها را با آن، بسنجیم. (2)

بذر اندیشه و عقیده‌ی توحیدمحوری که
در عکس پروفایل دخترونه پاییزی ۹۷ شما کاربران عزیز سایت عکس نوشته می توانید متفاوت ترین عکس پروفایل های دخترونه در مورد فصل پاییز را مشاهده کنید و …
عکس پروفایل دخترونه پاییزی ۹۷
عکس های دخترانه برای فصل پاییز
تو با شهریور چه کرده‌ای!؟
بوی پاییز عاشقانه را
به خود گرفته
صدای برگ‌ ریزان را
از میان موهایم می‌شنوم
دستان توست
که نمی‌گذارد خزان شوم
متن ادبی در مورد فصل پاییز
عکس پروفایل دخترونه پاییزی ۹۷
نمیرسم ها را بر نمی تابم
با هر برگ پایی
به نام حضرت دوست که هر چه داریم داریم
سلام
لیلی و مجنون 
قسمت اول   
 قسمت دوم
در میان هم‌درسان قیس دختری از قبیلۀ دیگری وجود داشت:
آفت‌نرسیده دختری خوب
چون عقل به نامِ نیک منسوبآراسته لعبتی چو ماهی
چون سروسهی نظاره‌گاهی
آهو چشمی که هر زمانی
کشتی به کرشمه‌ای جهانی
در هر دلی از هواش میلی
گیسوش چو لیل و نام "لیلی"
 قیس و لیلی در عالم کودکی با یکدیگر آشنا شدند و به هم انس گرفتند و سرانجام این همنشینی و همدرسی آنها به عشق کشید و آنها را به کلی از
بیوگرافی اسدالله ملک


اسداله ملک نوازنده ویولون،کمانچه و آهنگساز ایرانی در روز ۱۴ مرداد ۱۳۲۰ در محله دروازه دولت تهران متولد شد و در روز سه شنبه ۹ بهمن ۱۳۸۰ بر اثر تومور مغزی در بیمارستان ایران مهر تهران درگذشت.
زادروز : ۱۴ مرداد ۱۳۲۰ تهران
درگذشت : ۹ بهمن ۱۳۸۰
سبک‌ها : موسیقی ملی ایرانی
کار(ها) : نوازنده، آهنگ ساز، رهبر ارکستر
ساز(ها) : ویولن و کمانچه
زندگی
اسد الله ملک در ۱۴ مرداد سال ۱۳۲۰در محله «دروازه دولت» تهران و در یک خانواده لشت نشایی
 
زنگوله توهم
پس ازشورش خان قاجار ودر پی تعقیب وگریز وی توسط خان زند سرانجام در جنگلهای گلوگاه  وی محاصره شد وبه نبردی بد فرجام ناچار شد.
 آقا محمد خان قاجار پس از جراحت شدید ومتعاقب آن  خواجه شدن  وخارج شدن از حیز مردانگی واسارت به تحصیل علوم دینی روی آورد .
با  انفصال از مرد بودن آغا محمد خان  وکوتاه شدن دستش از همراهی و رهبری شورش و شورشیان و همه ی   آنچه را که از دست داده بود باعث شد تا زندیان  از مرگش صرف نظر کنند.
با صلاح دید  خان زند و نظ
گزیدهٔ اشعار رشحه
 

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار
 
بیگم دختر هاتف، متخلص به رَشحه (۱۱۹۸ قمری - ؟) شاعر ایرانی در دوران قاجار بود.
پدر بیگم (هاتف اصفهانی)، شوهرش (میرزا علی اکبر، متخلص به «نظیری»)، پسرش (میرزا احمد متخلص به «کشته») و برادرش (سید محمد متخلص به «سحاب») نیز همگی شاعر بودند.
مقام شعری بیگم از برادرش «سحاب» بلندتر بود. او از سادات بود و مدح بعضی از دختران و پسران فتحعلی شاه قاجار می‌گفت. محمودمیرزا در تذکره نقل مجلس می‌نویسد رشحه شاعر
باید بگوییم که کاشت موی طبیعی علمی از شاخهی پزشکی است که سر متعلق آنارشی موی زنده با روشهای متعدد و بهوسیلهی تجهیزات مخصوص از بانک موی شخص برداشتهشده و به طرف ناحیهی گیرنده که همان منطقهی طاسی است انتقال یافته میشود. اما سبک های عجیب و غریب جدید کاشت مو جور SUT , FCI , DHI , کاشت مو تهران (http://www.mrtehran.top/%d8%ac%d8%b1%d8%a7%d8%ad%db%8c-%da%a9%d8%a7%d8%b4%d8%aa-%d9%85%d9%88/) (mrtehran.top) HRT و … همگی بدون معین علمی و یا دقیقا یکی از قاعده های FIT و FUT می باشد. توی این مرکز تخصصی با کادر کارکشت
چرا وقتی این پسر مذهبی ها میان خواستگاری اولین چیزی که براشون مهمه کار نکردن زنه .فقط رو این موضوع گیر دارن شدید . بابا ما دخترهای مذهبی اگر همسرمون رو دوست داشته باشم بخاطر اون هر کاری می کنیم حتی ممکنه محل کارمون رو هم ترک کنیم ولی اینی که اول کاری می زنن تو ذوق آدم. خیلی آدم اذیت میشه واقعن .. بابا جان ما شیوه رو بلدیم نمی گیم که زن باید تا 7 شب سر کار باشه ما که تا حالا رفتیم باور کنید خطا نکردیم پدرمون هم از اون جایی که به ما اعتماد داره ما رو ف
یه پاراگراف از قسمت سیر صعودی پیرنگ رمان براتون گذاشتم که قبل از لکه ی انار بر دامن باکره ی مهربانو هست و یک پاراگراف هم از بعد کنش و نقطه اوج ، و سپس قسمت فرجام پیرنگ رمان مهربانو رو براتون انتخاب کردم. نویسنده ی اثر هم من نیستم بلکه واسه اثر شین براری هستش. و واسه نشر چشمه بود) 
 
 
صفحه 277 پاراگراف اول 
یکروز معمولی، کم‌رنگ و غمناک زیر آسمانی ابری آغازگشته بود  ٫؛٬ چنان غمی بر وجود پسرکی غزلفروش ،تار تنیده بود که گویی دلش شیشه  و دستانِ روزگ
یه پاراگراف از قسمت سیر صعودی پیرنگ رمان براتون گذاشتم که قبل از لکه ی انار بر دامن باکره ی مهربانو هست و یک پاراگراف هم از بعد کنش و نقطه اوج ، و سپس قسمت فرجام پیرنگ رمان مهربانو رو براتون انتخاب کردم. نویسنده ی اثر هم من نیستم بلکه واسه اثر شین براری هستش. و واسه نشر چشمه بود) 
 
 
صفحه 277 پاراگراف اول 
یکروز معمولی، کم‌رنگ و غمناک زیر آسمانی ابری آغازگشته بود  ٫؛٬ چنان غمی بر وجود پسرکی غزلفروش ،تار تنیده بود که گویی دلش شیشه  و دستانِ روزگ
  
  توجه ؛  این متن  بدلیل تحت مالکیت بودن. و حق کپی  رایت  توسط  ناشر  ،  بصورت. جملات. رندوم Ran
یکرRandom  و تصادفی     از نرم افزار رایتین دمو   تهیه شده و نظم و نظام کلی و مفهومی و دستوری ان  مطابق نسخه ی اصل نمیباسد ،  این تنها راه به اشتراک گذاردن آثار برتری ست که ناشرین ان در ایران  حق مالکیت معنوی آثار را. در فدراسیون نشر اروپاه به ثبت رسانده اند و ما نیز بدلیل متعهد  بودن  و پ   پایبندی  به  قوانین    بریتانیا    موظف به رعایتش میباشیم. 
 
  رمان جدید کلیک کنید★                   رمان ۲وارد شوید٭  
 
 
  
ست که ناشرین ان در ایران  حق مالکیت معنوی آثار را. در فدراسیون نشر اروپاه به ثبت رسانده اند و ما نیز بدلیل متعهد  بودن  و پ   پایبندی  به  قوانین    بریتانیا    موظف به رعایتش میباشیم. 
 
یکروز  معمولی   معمولی، کم‌رنگ و غمناک زیر آسمانی ابری آغازگشته بود  ٫؛٬ چنان غمی بر وجود پسرکی غزلفروش ،تار تنیده بود که گویی دلش شیشه  و دستانِ روزگار سنگ‌ گردیده‌بود  
 
پسرک پر از حرف ه
  .      
 
  توجه ؛  این متن  بدلیل تحت مالکیت بودن. و حق کپی  رایت  توسط  ناشر  ،  بصورت. جملات. رندوم Ran
یکرRandom  و تصادفی     از نرم افزار رایتین دمو   تهیه شده و نظم و نظام کلی و مفهومی و دستوری ان  مطابق نسخه ی اصل نمیباسد ،  این تنها راه به اشتراک گذاردن آثار برتری ست که ناشرین ان در ایران  حق مالکیت معنوی آثار را. در فدراسیون نشر اروپاه به ثبت رسانده اند و ما نیز بدلیل متعهد  بودن  و پ   پایبندی  به  قوانین    بریتانیا    موظف به رعایتش میب
من اینجا را از آن زمان های بی زمان عاشق بوده ام .
جنگیدن به خاطر وطن ، اوج معنای زندگی ست .
بر جاده های آبی سرخ پنج کتاب در یک کتابه از نادر ابراهیمی .
بر اساس زندگی میرمهنای دُغابی .
میرمهنا ، نماد ریگ ، چراغی در اعماق دره های وطن!
کتاب من رو انتشارات روزبهان چاپ کرده ولی دیدم چاپ هایی با جلدهای مختلف و در جلدهای مجزا هم از این کتاب منتشر شده .
قصه ی میرمهنای دُغابی از دویدن روی ریگهای سوزان بندر ریگ و مناجاتش با خدا شروع میشه . 
انسان ، از میان یک
 
بیش از ده سال دور شدم از تراژدی ، اما هنوز دچار پس لرزه هایی میشم ک از ناکجا سربر می اورند و همچون رودخانه ای در مسیری تعیین شده جاری میشوند ، مسیری ک در نهایت ب روح و روانم ختم خواهد شد ، رودخانه ای که از یک غروب برفی در اوایل اسفند 1383 سرچشمه گرفت ، روز به روز ، حادثه به حادثه عمق گرفت ، عرض گرفت ، و به مرور زمان تبدیل به رودخانه ای سرکش و پر پیچ و خم شد ، هرچه بیشتر به خاطرات آن وزهای تلخ و شیرین فکر میکنم ، رودخانه ی از جنس عاشقانه های حلق آویز
 
بیش از ده سال دور شدم از تراژدی ، اما هنوز دچار پس لرزه هایی میشم ک از ناکجا سربر می اورند و همچون رودخانه ای در مسیری تعیین شده جاری میشوند ، مسیری ک در نهایت ب روح و روانم ختم خواهد شد ، رودخانه ای که از یک غروب برفی در اوایل اسفند 1383 سرچشمه گرفت ، روز به روز ، حادثه به حادثه عمق گرفت ، عرض گرفت ، و به مرور زمان تبدیل به رودخانه ای سرکش و پر پیچ و خم شد ، هرچه بیشتر به خاطرات آن وزهای تلخ و شیرین فکر میکنم ، رودخانه ی از جنس عاشقانه های حلق آویز

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دبستان پسرانه شهدا (دوره دوم)